زن کشى ادامه دارد!
شهلا نورى

فرشته نجاتی دختر 18 ساله ای بود که قبل از رسیدن به سن نوجوانی پروسه زن شدن را طی کرده بود! او تنها شاهد قربانی شدن خواهر و مادرش نبود بلکه خود نيز همين مسیر تلخ و تراژيک را طى ميکرد. فرشته نجاتى زير ضربات بيرحم چاقوى پدر به قتل رسيد. ذهنيت گنديده مردسالار و متعصب که با هر ابهام و سو زنى تحريک ميشود و چاقو بدست ميگيرد٬ باتلاقى بود که فرشته را در کام خود کشيد. 

در گزارشات منتشر شده پيرامون اين جنايت گفته شده: فرشته نوجوان، در تلاشی سهمگین بین مرگ و زندگی و با وجود اصابت ضربه های چاقو توسط پدرش از زیر دست او فرار میکند اما در اثر خونریزی فراوان میمیرد! خبر مرگ فرشته نجاتی روز جمعه 25 مرداد 87 در شهر مریوان میپیچد! درست یک ماه قبل همین روز بود که خبر قتل شهین نصراللهی توسط برادرش منتشر شد. نام شهين و فرشته نيز در ليست طولانى اى از قربانيان قتل ناموسى قرار گرفت. قتلهائى که بخشى از زن کشى در جوامع امروز است. زن کشى اى که؛ اگرچه از طويله اسلام و مذهب و سنت و مردسالارى ميخورد٬ اما محصول نظام سرمايه دارى است و بويژه در کشورهائى مانند ايران به تداوم آن خدمت ميکند.

اما در کنار اين جنايات بربرمنشانه و تاخت و تاز عقب ماندگى و مردسالارى٬ که حکومت اسلامى آن را تشديد ميکند و مبلغ آنست٬ جبهه انسانيت و برابرى طلبى نيز تلاش ميکند اين ماشين زن کشى را متوقف کند. مردمى که ميروند و پيکر فرشته نجاتى را تحويل ميگيرند تا او را در آخرين وداع همراهى کنند٬ مردمى که عليه قتل عمد و قتل ناموسى و اعدام و مردسالارى هستند٬ مردمى که ميدانند ريشه اين جنايات کجاست٬ اينها صداى فرشته ها و شهين ها هستند. صداهائى که ميگويند بس است٬ زن کشى را متوقف کنيد!

ترديدى نيست که قاتل بايد محاکمه و مجازات شود. اما کسانى که قرار است پدر عقب مانده و قاتل فرشته را محاکمه کنند که خودشان پرچمدار قتل عمد و زن کشى و ترويج عقايد خشن ضد زن هستند. ويروس در محيط مناسب رشد ميکند. مردسالارى و تبعيض و ستم به زن تا تجاوز و قتل زنان٬ تنها در شرايطى و در جامعه اى امکان رشد دارد که قوانين و فرهنگ و اخلاقيات حاکم حامى آنهاست. و رژيم اسلامى تجسم زن کشى و مشوق زن کشى است. از جمهورى اسلامى انتظار عدالت داشتن توهم است. عدالت را بايد همان ٢٠٠٠ انسانى که عليه قتل عمد و قتل ناموسى و اين تراژدى داد ميزنند و ميخواهند جامعه را از اين جنايات مصون کنند اجرا ميکنند. جنبشى که خواهان تغيير قوانين به نفع زنان و برابرى کامل و بيقيد و شرط زن و مرد است. و بالاخره اينکه منشا اين جنايات صرفا "فرهنگى" نيست و از روحيات مردسالار و عقب ماندگى صرف نتيجه نميشود. بلکه مردسالارى و عقب ماندگى و خشونت مستمر عليه زن٬ جزو لازمه جامعه اى است که خود را بر نابرابرى و تبعيض و فقر و فلاکت اکثريتى بنا نهاده و قوانين و فرهنگ و اخلاقيات و سنت و همه چيزش نيز وسيله تداوم همين وضعيت است.

زنان و مردان آزاديخواه بايد دوش بدوش هم عليه تمام اشکال خرافه و عقب ماندگى و زن ستيزى به ميدان بيايند. قوانين بايد به نفع زنان تغيير کند. هر نوع تعرض به زن و کودک بايد قانونا جرم محسوب شود و دولت تضمين کننده اجراى قانون و امنيت زنان باشد. براى هر ذره بهبود قوانين به نفع زنان بايد تلاش کرد. اما ترديدى نيست که هردرجه پيشروى جدى دراين مسير٬ در گرو به زير کشيدن نظام آپارتايد جنسى اسلامى و ضد زن است.
180808